نوشته اصلی توسط
zara1997
سلام
من یه دختر هیجده سالم.فارق التحصیل رشته تجربی از دبیرستان.
دچار افسردگی متوسط هستم و روز به روز بیشتر میشه.
پیش روانشناس هم رفتم اما چون درکم نمی کرد دیگه ادامه ندادم و قرصایی که دکتر اعصاب بهم داده بودو دیگه مصرف نمی کنم.مبتلا به social phobiaهستم و هنوزم باهاس دست و پنج نرم می کنم.از نظر ظاهری با اینکه مورد تایید دیگرانم اما از خودم راضی نیستم.اصلا توی آینه نگاه نمی کنم.ریزش موی شدید دارم.ااضطراب شدید.معده درد شدید.لرزش دست.از برخورد با افراد جدید و موقعیت های جدید بیزارم.ساعتها می خوابم.از وقتی افسردگیم تشدید پیدا کرد که کنکور قبول شدم اما چون دولتی نبود با اینکه مشکل مالی ندارم و دختر کوچیک یه خونواده ثروتمندم اما نرفتم.و الان پشت کنکورم.قبلا ساعتها درس می خوندمو تنهاییمو با کتابام پر می کردم.اما الان هیچی احساساتمو ارضا نمی کنه.دوسدارم تنهاباشم و ساعتهای روزو بخوابم و شبا بیدار باشم.با اینکه به مشاور و دکتر اعصاب مراجعه کردم اما توی خونواده کسی مشکلموباور نداره.تنهام و تنهاتر میشم هر روز.کتابامو باز می کنم اما تمرکز ندارم.حتی یه کلمه هم توی مغزم نمیره با اینکه قبلا شاگرد اول بودم.نمیدونم مشکلمچیه.هیچ علاقه ای به هیچی ندارم.صبونه نمیخورم و علاقه ای به غذا ندارم اما به محض گذاشتن اولین قاشق توی دهنم حریصانه به دنبال بلعیدن مقدار هرچه بیشتر غذا هستم.از رشتم بدم میاد.از خودم بدم میاد.احساس گناه شدیدی دارم.خیلی به خودکشی فکر می کنم اما جراتشو ندارم.می ترسم.از خدا می ترسم.اعتقاداتم از بین رفته.فقط از همه چه می ترسم.نمیدونم چه بلایی سرم میاد.به فکر خودکشی با محلول گچ افتادم اما نتونستم لحظه ی آخر انجامش بدم.
کاش حداقل می تونستم درس بخونم.هیچ آینده ی خوبی رو فراسوی خودم نمی بینم.پشیمونم از اینکه حتی این رشته رم انتخاب کردم پشیمونم.از اینکه دخترم ایرانیم و اصلا اینکه آدمم.
از علایم افسردگی بدنی هم رنج بسیاری می برم.مخصوصا معده درد و درد قفسه سینه و قلب.
واسرجلسه کنکور قبل هم حالم بهمخورد.واقعا حاضرم بمیرم اما دیگه اونروزو تجربه نکنم.
سابقه خونریزی معده رو هم دارم.
لطفا کمکم کنید.